Sold
فروختم
آنچه را که تو نتوانی خرید
نه تو نه هیچ خریداری
نه لباسم بود به بهانه ی نانی
نه شرافتم بود به لحظه ای شادمانی
و نه خانه ام به بهای ارزانی
نه فروشنده ام نه سوداگر
نه با پول حریصی ورزیده ام
نه با فروش کسی با سیاست در آمیخته ام
آبرویم را فروختم
نه به مفت
نه به هنگفت
تنها
باشکستن دلی
به تنهایی
Friday.13.04.2007
Warwick University
khatereh
و چه هنگفت هزینه ای را پرداخت صاحب دل
و چگونه نتوانست آبرو داری کرد صاحب مال
و خداوند جمیل است و جمال قادر است و متعال
و چه آسان مبریم یاد او را زیبا
و چسان با قدرت او شکنیم گلبرگهای کوچکی همچون دل
21 Apr 2007, 05:50
Add a comment
You are not allowed to comment on this entry as it has restricted commenting permissions.